چرا تندروها برآشفته می شوند؟

اختصاصی جارستان: بزرگی می گفت: در هر زمان و مکان ، شخصیتی را دیدید که در اصطلاح عرف در بیان و تبیین عقاید و اندیشه های حاکم بر جریانات سیاسی کشور تندروی میکند و باصطلاح عام، کاتولیک تر از پاپ رفتار میکند  بدانید که او قطعا یا جاهل است یا جاسوس  و از این دوحالت خارج نخواهد بود و هر دو برای کشور منشا ضرر و آسیب است.

بعد از برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی دکتر مسعود پزشکیان او بر خلاف اسلاف خود، ترجیح داد دولت خود را دولت وفاق ملی بخواند و در اجرای این امر وظیفه ای بسیار خطیر را بعهده گرفت. وظیفه ای خطیر از این رو که معمولا دولت پیروز انتخابات ، کابینه پیروز انتصابات را تشکیل خواهد داد و از کارگزارانی در دایره افراد نزدیک به خود استفاده خواهد نمود تا هم به مطالبات اجتماعی برآمده و مطرح در ایام انتخابات از سوی سرمایه اجتماعی را پاسخ بگوید و هم برای تحقق شعارهای خود  از افراد توانمند و متخصص که بتوانند اجرای سیاستهای دولت را بعهده بگیرند بهره جوید. لذا حفظ سرمایه اجتماعی و پیشبرد اجرایی برنامه های دولت دو اصل ضروری و مهم است

در همین ایام است که تندروها وارد میدان میشوند چون نان تندروها در همین ایام است تا با دروغ و فضاسازی و تهدید افراد و جریانات مختلف بدنبال باج خواهی و گرفتن سهم ناچیز خود در دولتها باشند. تندروها فرقی ندارد فرد باشند یا رسانه یا یک گعده خاص! وجه مشترک همه تندروها ؛ دمیدن در تنور اختلافات و تهمت زدن و استفاده ابزاری از واژه ها  است.

در دوره ای که رهبری انقلاب بیشترین اعتماد و حمایت را به رئیس جمهور دارد  کار تندروها کمی سختتر میشود چون اینان معمولا بیشتر از کلماتی چون رهبری، ولایت فقیه، نهادهای امنیتی، فتنه و نفوذ، برجام و تحریم استفاده میکنند و در واقعیت در پشت این واژه ها مخفی میشوند و سواستفاده میکنند و این بسیار باعث مفسده و آسیب است.

این افراد را باید شناخت ! واژه های مقدس در دست افراد نااهل تباه میگردد. این مسئولیت همه جریانات سیاسی است که اجازه استحاله واژه ها را به تندروها ندهند تا دکان اینان برچیده شود.

هر چند بنظر میرسد با افزایش آگاهی و رشد رسانه های آگاه و هشیار،  دوران این افراد و رسانه های تندرو بسر آمده است و جامعه مخاطبانشان بشدت ریزش داشته است  اما همچنان عده ای از تندروها از جنجال و آشوب و اختلاف ارتزاق میکنند. این اندک افراد باقیمانده نان در کاسه دروغ و تهمت و افترا میزنند تا جامعه و کسانی را که جامعه قبولشان دارد را آلوده نمایند و با بالابردن هزینه تصمیم سازی ، خللی در پیمایش مسیر توسعه کشور ایجاد نمایند.

اینها نمیدانند که طبق صحبت رهبری انقلاب؛ دورانِ بزن در رو به اتمام رسیده است و باید همگان تندروهای دروغگو  تهمت زن را به دستگاه قضا معرفی نمایند تا دیگرانی چون آنان نیز بدانند که دروغ و تهمت عاقبتی جز سیستم قضایی کشور نخواهد داشت.

نباید فراموش کرد که این کشور و این نظام و این خاک سرمایه همه ملت ایران است و در دوره ای که با خواست خداوند رحمان رئیس جمهوری بر مسند دولت نشسته است که از همگرایی و وفاق چه بمعنای وفاق دولت و حاکمیت با ملت  و چه بمعنای وفاق جریانات سیاسی داخل کشور با همدیگر سخن میگویند و این سخن در واقع ، یک پیام واضح برای نه گفتن به تندروی در سیاست ورزی کشور است.

وفاق؛  برآمده از یک آشتی ملی است و نوع نگاه راهبردی عاقلان و دوراندیشان و دلسوزان کشور در راستای فرآیند  بهتر اجرایی شدن سیاستهای کلی نظام است که باید از آن در مقابل تندبادها و تندروها محافظت و مراقبت نمود و نگذاشت تا تندروهای کاسبکار بتوانند با فضاسازی در اجرای مطالبات مردم و خواست رهبری انقلاب و رییس جمهور محترم خللی وارد کنند.

تندروی در هر جناح و گرایشی محکوم است و بایست نگاه عقلانیت و تدبیر با چشم انداز رشد و توسعه کشور را مد نظر قرارداد و در این مسیر نباید چشم و گوش و زبان تندروها بود. زیرا که آنان با شگردهای جنگ روانی  بدنبال جلب نظر و اذهان به سوی خود هستند و  نباید در این مقام هم به آنها فرصت عرض اندام داده شود زیرا که برای پیشرفت کشور عزیزمان ایران در این برهه حساس که از هر سو نهیب جنگ و آتش و دود شعله ور است راهی جز تمرکز بر روی اهداف و برنامه های اجرایی متصور نیست و زمان پاشنه آشیل دولتمردان  برای ساخت آینده کشور عزیزمان ایران است.